• وبلاگ : ب مثل باران
  • يادداشت : دست من و دامن تو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام رضوان عزيز!

    خوب نه من تو رو ميشناسم و نه تو منو، پس اشكال نداره اين طوري بگم. من 5 سال دبستان، خانوم معلم داشتم و هنوز خاطره همشون توي ذهنمه.

    همين طوري ناراحت بودم و وقتي خبر ارتحال استاد شحات رو نيز از وبلاگت خوندم، بيشتر

    (دست من و دامن تو) رو خوندم. 2 بار خوندم. خيلي حال داد.

    منم يه همچنين حسي نسبت به بعضي سور قران دارم، دقيقا همين كه تو توصيفش كردي. آيات آخر سوره آل عمران كه استاد محمد محمد الليثي ميخونه مثلا. يقين دارم كه خيلي بهت حال خواهد داد خانوم معلم!

    يه چيز ديگه هم دارم كه بعضي ها فكر ميكنند مال ماه مباركه فقط، ولي مال همه لحظات زندگيه:

    دعاي مجير كه حاج منصور خونده. خيلي قشنگه و تاثير گذار. روح آدم رو بالا مي بره و خوب ياد مرگ رو زنده نگه مي داره

    اگه دوست داشتي پيام بده برات ايميل كنمشون خانوم معلم.

    پاسخ

    عليك سلامخوشحالم كه اين نوشته ها به يه نفر حال داد. التماس دعا. و بعد :‏اگه زحمتي نباشه لطفا ميل كنيد. مشتاق شدم صداي حاج منصور رو بشنوم.