سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
117252

:: بازدیدهای امروز ::
2

:: بازدیدهای دیروز ::
24

:: درباره من ::

درسی از عاشورا - ب مثل باران
رضوان مرادی
معلمم. اما شغلم نیست. عشقی تدریس می‌کنم. با این که بزرگ شدم ولی هنوز یه بچه مدرسه‌ای هستم. از بچگی دلم می‌خواست معلم زبان بشم ولی منحرف شدم. خوشنویسی و نقاشی و قرآن و آشپزی و کامپیوتر و شنا رو دوست دارم. از تواشیح و سرودهای عربی خیلی خوشم میاد. کارهای سامی یوسف رو هم دوست دارم. بعضی از استادام می‌گن دست به قلم خوبی دارم. ولی تا حالا از این استعدادم استفاده نکردم. کم حرف و آروم هستم. بیشتر ترجیح می دم گوش بدم. زیرا که مادرزاد مرا یک زبان داده اند و دو گوش. عاشق طبیعتم. به نظر من سنگ و کوه و جنگل و صحرا و دریا و شاخه های کج و معوج درختا همیشه زیبا و حیرت و انگیزند. اگه می‌تونستم باغبون می‌شدم. صاف و ساده و بی شیله پیله و کمی رک هستم. با آدمای دروغگو و خودخواه و مغرور آبم تو یه جوب نمی‌ره. شدیدا طرفدار سادگی در زندگی هستم. با خودم شرط کردم که دروغ نگم. و موقع عصبانیت خودمو کنترل کنم. ولی هنوز آدم نشدم

:: لینک به وبلاگ ::

درسی از عاشورا - ب مثل باران

:: پیوندهای روزانه::

گام به گام با شیطان [20]
امام، زنان و دهه فجر [52]
استادان تأثیرگذار [80]
دست پنهان [61]
عرش [136]
عشق، سرخ و آتش، سرخ و عصیان،‏سرخ [65]
عقابی پرید [72]
ناسیونالیسم یا ملت پرستی در عصر حاضر [142]
[آرشیو(8)]


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

اجتماع . احسان . اشتراک . توبه . سعادت . ظلم . هود .

:: آرشیو ::

مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
آبان86
آذر86
دی 86
بهمن86
اسفند86
فروردین87
اردیبهشت 87
خرداد 87
تیر 87

:: دوستان من (لینک) ::

آبی مثل آسمان
آخوندها از مریخ نیامده اند
آقا معلم
آموزش نیوز
ابلیس
از یک روحانی
استاد کریم محمود حقیقی
باشگاه اندیشه
ب مثل باران
پرستوی مهاجر
پرشین بلاگ
تازیانه نیچه
تنها ترین تنها
چارقد
حاج آقا یا حق
حزب الله هم الغالبون
دنیای برعکس
دوستانه و صمیمانه. Pen pal یعنی دوستی که برایت می نویسد...
رازگشایی
رستاخیز من
زمان بی کرانه، ایران جاودانه...اکرنه
سخن دل
سخن دل 2
سلام آقا
طلبه ای از نسل سوم
عشق الهی
عشق علیه السلام
قافله شهدا
کلام اسلامی
کودکان بی پناه خیابانی
گل آقا
لبگزه
مجمع پریشانی
منطقه ممنوعه
نور و نار
نوشته های یک ناظم
وبلاگ محمد علی مقامی
وب نوشته های علی شیروی
هانیبال
یادداشت های یک خبرنگار
آدمکها
آقاشیر
ایده های اخلاقی نوین
پرسش مهر 8
خاطرات باورنکردنی حاج آقا
خلوت تنهایی
سکه دولت عشق
طعم شیرین 2 دقیقه
کشورهای پارسی زبان
عطاری عطار
فاطیما امیدواری
مدیر پارسی بلاگ
یک فنجان چای تلخ
حجه الاسلام شهاب مرادی
تبیان
موسسه تحقیقاتی اسرا
پرواز
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
.•¤ خانه آرزو ¤•.
. : آدم و حوا : .
بی عینک
پوست کلف
ضد بهائیت
فاطیما امیدوار
عبدالجبار کاکایی
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
عاشق دلباخته
lovlyworld
دنیا به روایت یوسف
کبوترانه
باور
جمهوریت
بانوی سراچه
برای سارا می نویسم
تودی لینک
پله پله تا ...
Lovely
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
همه چیز...
کلاشینکف دیجیتال
پرسه درخیال
سوادنامه
سیمرغ
COMPUTER&NETWORK
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
اس ام اس عاشقانه
کوهپایه
امیدزهرا omidezahra
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
عشق سرخ

:: خبرنامه ::

 

درسی از عاشورا - ب مثل باران

درسی از عاشورا

جمعه 86/10/28 ساعت 1:25 صبح

رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم، اون همه زحمت کشیدند، پیاده می‌رفتند تو کوچه‌های مکه و حتی مناطق خارج از مکه تا بلکه بتونند یه نفر رو مسلمون کنند. بعضی ها به میل خودشون مسلمون شدند و بعضیا به زور. ولی تعداد کمی از اونا آدم شدند. پیامبر اسلام این همه تلاش کرد که روحیه کینه توزی و برتری طلبی و تبعیض نژادی رو از بین ببره و در عوض اخوت و برادری بین مسلمان‌ها برقرار کنه. اما موفق نشد. همین عمر که به عنوان جانشین پیامبر بر مسلمانان حکومت می‌کرد، نشون داد که بعد از سال‌ها مسلمونی و مصاحبت با رسول الله،  نتونسته فرهنگ برادری رو قبول کنه و به همین جهت بین فارس و عرب و تازه مسلمان و قریش و غیر قریش تفاوت قائل می‌شد، و همین تبعیض‌ها، باعث شد یک ایرانی به نام ابولؤلؤ فیروز، به شدت از عمر ناراحت بشه و سرانجام اونو به قتل رسوند. این که ابولؤلؤ شیعه بود یا نه، کارش درست بوده یا نادرست، اصلا مهم نیست. مهم‌تر از اون، عمل ناپسند خلیفه دومه که به عنوان رهبر اسلامی، طبق ارزش‌های غیر اسلامی رفتار می‌کرد.

حالا من، تو و حتی اون خانوم چه سهمی از این تربیت اسلامی پیامبر داریم؟ به اندازه‌ی مسلمونی عُمَر یا به‌اندازه ایمان علی و سلمان و ابوذر و عمار و ...؟

روز عاشورا وقتی امام حسین علیه السلام از سپاه کوفه پرسید که چرا می‌خواهند خون او را بریزند؟ در جواب گفتند به خاطر پدرانمان که توسط پدرت علی کشته شدند. یعنی ما نماز می‌خونیم، روزه می‌گیریم و قرآن می‌خونیم اما برامون ارزشی نداره که تو چه رابطه‌ای با پیامبر داری. برامون مهم نیست که تو امام هستی. می‌دونیم که تو بهترین هستی اما حالا یه فرصت گیر آوردیم برا تصفیه حساب با علی. مهم اینه که انتقام پدرانمون رو از پسر علی بگیریم که به جرم مشرک بودن، و تسلیم نشدن در برابر حق، تو بدر و احد و خندق، کشته شدند.

تو، که تا حافظ قرآن افغانی رو دیدی یادِ مواد مخدر و بیکاری و ... همه بدبختی‌های پیر و جوون ایرونی افتادی، حالا تو هم هرچقدر می‌خوای نماز بخون و تو محرم و عاشورا لباس سیاه بپوش و به سر و سینه بزن. اما اول باید بفهمی که این جمله معروف امام حسین علیه السلام که فرمودند: من برای احیای دین جدم رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم، قیام کردم، به چه معناست. تعصب، همون قدر بیگانه از اسلام محمدیه که مواد مخدر و میگساری. تعصب، مایه تفرقه و از هم پاشیدگیه، روشن کننده آتش جنک و باعث کشتار مردم بی‌گناهه. همون طور که اعتیاد  خانمان براندازه و باعث مرگ انسان‌ها و نابودی ارزش‌ها می‌شه. گیرم که گناه اعتیادِ جوون ایرانی رو انداختی گردن اون حافظ قرآن افغانی، اما گناه شراب‌خواری و بی‌نمازی و بی‌حجابی و فساد اخلاقی بعضی جوونا رو می‌خوای گردن کی بندازی؟ این که شیعه ایرونی رو تو دنیا به دروغگویی بشناسند، گناه کیه؟

تو برنامه‌های کارشناسی تلویزیون در مورد اعتیاد، همه نظرشون این بوده که علت اعتیاد یه جوون، یا ضعف شخصیتی خود معتاده یا خانواده نابسامان: مثل خوشگذرانی و تقلید و اختلاف با پدر و مادر و رفیق ناباب. قاچاقچی جماعت هم یا دین و ایمون نداره و عشق دنیا کورش کرده که این طوری آتیش به خونواده‌ها میاندازه، یا از روی دشمنی و ... .

همه تا حافظ قرآن می‌بینند التماس دعا می‌گن ولی این خانم التماس دعوا. حافظ قرآن بودن شیعه همون آرزوی امامان ماست که گفتند: کونوا لنا زیناً: مایه زینت ما باشید. و دوری از اعتیاد و حفظ حجاب و پرهیز از دروغ گفتن و امثال این‌ها مصداق: و لا تکونوا علینا شیناً: که گفتند مایه ننگ ما نباشید.

                                                       والسلام علی من اتّبع الهدی.


نوشته شده توسط: رضوان مرادی

نوشته های دیگران ()