بسم الله الرحمن الرحیم
وَ أَنزَلْنَا مِنَ المُعْصِرَاتِ مَاءً لِنُخْرِجَ بِهِ حَبّاً وَ نَبَاتاً وَ جَنَّاتٍ أَلْفَافاً (سوره نبأ، آیه14 و 15و 16)
خوب، اگرچه زمین و حبّ و نبات و جناّت الفاف، همه، مشمول رحمت خداییم این روزها، ولی برف ما رو هم خونه نشین کرد. تا دوباره یادی کنیم از خور و خواب فی الایامِ الماضِیَه و أیّام الخالِیَه تا ثابت شود که:
وَ جَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتاً (سوره نبأ، آیه9)
برای همین تصمیم گرفتم یه سری به این خلوتکده بزنم. بیچاره غریب که بود تو این چند وقته که من هواشو نداشتم، غریبتر هم شده. الهی نمیرم براش.
و اما بعد:
پیشنهاد میکنم جدّی جدّی توصیههای صرفه جویی در گاز رو جدّی بگیرید.
و به این منظور علاوه بر خانوادههای محترم و حرف گوش کن،
برای صرفه جویی در مصرف گاز بهتره اماکن بزرگ عمومی مثل مدارس و دانشگاهها تعطیل بشن. چون مصرفشون میلیونیه.
آخه خونه نقلی ما تنها دو اتاق داره با یه ایل جمعیت. و ایضا نصف جمعیت ایران، مثل ما.
میهمون هم که همیشه حبیب خداااست، این جور وقتااا مزاحم ماست. یعنی مزاحم درس خوندن بچّهها.
مصطفی روزهای اول امتحان میرفت زیر زمین بزرگ خونمون تا تنهایی درس بخونه و تنهایی کنار بخاری گازی حال میکرد. ولی حالا- برای صرفه جویی در گاز و بقیه بنی آدمِ گرفتارِ سرما- میاد وسط این یک ایل جمعیت، کتاباشو پهن میکنه. و البته همه باید زیپ دهانشون رو بکشند. اوه اوه، چه کار طاقت فرسایی!
تلویزیون هم که باید بره تو قرنطینه. این یکی که از اون قبلیه هم طاقت فرساتره!!
تازه نصف شب هم یهو اعلام میشه که مدرسه فردا تعطیل و امتحان، کنسل. بیچاره مصطفی هر روز وقت میذاره اما فردا میفهمه که نه نباید میخونده.
دانشگاه ما هم که تصمیماتش مستقل و ناگهانی و غیرقابل تغییره _ با کسی هم شوخی نداره _ ما رو بالاجبار کشوند سر جلسه امتحان. و صد البته که چوب و چماق حذفِ واحد، کارسازتر از هر قوّهی قهریهای است. تازه اگه معصومه (این یه معصومه دیگه است) زنگ نزده بود عمراً قضیه امتحان رو میفهمیدم. منو بگو که کتاب رو باز نکرده، پیش به سوی دانشگاه. سر ظهری هزار و پونصد تومن از جیبم پرکشید تا رانندهای قبول کنه با ماشین شیک شخصیشون، دربست بره تا دانشگاه.البته باید عرض شود که فاصله خونه ما تا دانشگاه با سرعت یه پژو و پراید دربستی فقط یه فاصله حدودا هفت هشت ده دقیقهای هست تو هوای برفی و آسفالت یخ زده و پنج دقیقه در هوای معمولی. اتوبوس و آژانس چنان کیمیاست که نگو و نپرس.
عزیزان جان! امتحان که از دست نمیره. آخرش یه فکری براش میکنیم. (به قول ممد کوچولو: یه فکیی بیاش میکنیم)
فکر میکنید کشورهای سردسیر مثل اتریش و سوئد این جور وقتا چی کار می کنند؟ فرض کنید تعطیلات کریسمس غربیها هوس کرده مهمون ناخوندهی شرقیها بشه.
این همه تردید و امروز و فردا کردنا یعنی که چه؟ به نظر بنده، تعلیم و تربیت موقتا تعطیل تا یکی دو سه هفته دیگه. تا نظر هواشناسی چی باشه. یعنی ریش و قیچی رو بسپریم به دانشمندان جَوّی.