حرف آخر
همون طور که تو نوشتههای خیلی قبلتر (رجوع شود به آدرس من در پرشین بلاگ) گفتم قوانین خشک، خطرناکه و اسلام گهگاهی استثنا قائل شده برای افراد خاص و شرائط خاص. مثلا پوشیدن کفش در نماز جایز نیست. اما گاهی شرایط خاص برای انسان پیش میاد. مثل این که میترسه هنگام نماز کفشش دزدیده بشه در این جور موارد میتونه با کفش، نماز بخونه. و خودش باید تصمیم بگیره.و یا رزمندهها در حال جنگ با پوتین نماز میخونند.
خادمان حرم به عنوان افرادی که وظیفهی مدیریت و تدبیر امور حرم حضرت معصومه به آنها سپرده شده میتونند و این اختیار رو دارند که طبق تشخیص خودشون، نسبت به اون حافظ قرآن و شاگردش استثنا قائل بشوند و بقیه هم شایسته نیست در این مدیریت دخالت کنند.
در تاریخ نقل شده: رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم، در فتح مکه هر چه غنیمت جنگی بود بین افراد تازه مسلمان مکه و قبایل اطراف و ابوسفیانها و ... تقسیم کرد و برای رزمندگان انصار که از مردم مدینه بودند سهمی نداد. انصار ناراحت شدند که چرا ما که این همه برای اسلام رنج کشیدیم و رسول خدا رو در مواقع سختی یاری کردیم حالا که وقت پیروزیه مورد بیاعتنایی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم، قرار گرفتهایم. رسول خدا آنها را جمع کرد و طی سخنانی آنها را متوجه اشتباهشان نمود و انصار فهمیدند چیزی بهتر از غنیمتهای مالی و دنیوی نصیبشان شده. و اون، محبت قلبی پیامبر نسبت به آنهاست. و راضی شدند به این که در عوض آن غنایم، رسول الله به جای سکونت در مکه، به شهر انصار برگردد تا آنها بتوانند از برکت حضور رسول الله در کنارخودشان و در شهر مدینه بهرهمند باشند. و انصار در آن موقع متوجه شدند که چقدر در نزد رسول خدا عزیزند.
من که عمراً دلم بخواد از کنار کریمهی اهل بیت جُم بخورم. کجا از حرم بهتر؟ تا حالا تو هر مسافرتی که داشتم دلم برای این کویر و همه مردم رنگارنگش، تنگ شده و آرزو کردم که زودتر برگردم و مثل کفتر دوباره برمیگردم به آشیونم. هر چند که اخیراً خیلی شلوغ شده، و مخصوصا روزهای جشن و عزا، این شلوغی بیشتر میشه. حالا کی میتونه تو این محیط با دوستش درس بخونه؟ من میگم چرا زیرزمین شبستان نجمه خاتون باید خالی بمونه و ...؟
نوشته شده توسط: رضوان مرادی